امیرعلی (ساعد سهیلی) و نوشین (زیبا کرمعلی) دو جوان بیست و یک-بیست و دو ساله قصد ازدواج با یکدیگر را دارند. خانوادهها چندان موافق نیستند. آنها صبر پیشه کردهاند تا به مرور زمان رضایت خانوادههایشان را جلب کنند. آن دو یک رؤیای مشترک دارند؛ برنده شدن در لاتاری و دریافت گرین کارت آمریکا، اما نوشین به واسطه دوست پدرش برای کار ترجمه به دبی میرود. پس از مدتی امیرعلی خبر دار میشود نوشین خودکشی کرده و او برای پی بردن به راز خودکشی به دبی میرود و میفهمد نوشین گرفتار باندهای قاچاق جنسی شده بودهاست.
«دینامیت» روایتگر داستان دو طلبه جوان و همدرس به نامهای هادی و محمد حسین است که در جستوجوی خانهای برای سکونت در تهران هستند. آنها پس از مدتی موفق به اجاره آپارتمانی در شمال شهر میشوند؛ آپارتمانی که در آن همسایگانی ساکناند که سبک زندگی و عقایدشان بهکلی با این دو طلبه در تعارض است. همسایه ساکن در یکی از واحدها مرد لاقیدی به نام اکبر است که امورات زندگیاش از فروش مشروبات الکلی و مواد مخدر میگذرد. همسایگان ساکن در واحد دیگر نیز دو خواهر خوشگذران به نامهای ساناز و زیبا هستند که هر هفته در واحد خود پارتی و دورهمی برگزار میکنند...
آرش که متهم به قتل نامزدش لیدا است، در انتظار حکم دادگاه در زندان به سر می برد. او برای مادرش قسم می خورد که بی گناه است. گاهی پذیرش واقعیت و تجدید نظر در عقاید و باورهای انسان، سخت تر از حکم قصاص است.